loading...

اِقلیمِ اِقلیما

Content extracted from http://yek-hesse-gharib.blog.ir/rss/?1739427007

بازدید : 1102
جمعه 25 ارديبهشت 1399 زمان : 21:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

اِقلیمِ اِقلیما

وقتی به روزهای گذشته نگاه می‌کنم ،هرجور حساب می‌کنم می‌بینم امکان ندارد امروز نوزدهم ماه مبارک باشد،...آخر مگر ممکن است این گونه با سرعت از این روزها گذشته باشم و هنوز دستهایم خالی باشد ؟....

نه خدا جان!ماه رمضان امسال به دلچسبیه ماه رمضان ۹۸نبود....

اصلا ماه رمضان ۹۸ یک خواب شیرین بوده که شاید دیگر هیچوقت اتفاق نیفتد...

نه خدا جان قبول نیست ،من رمضان ۹۹ را اصلا نفهمیده ام...اصلا درست مزه اش را نچشیدمش...

مثلا نفهمیدم طعم سیب میدهد یا انارشیرین ...من هیچ از طعم و مزه اش نفهمیده ام...عادلانه نیست که اینگونه تمام شود...

من که دو سهم از ماه رمضانم را به هیچ سپری کردم،چه اعتباری هست که یک سهم باقی مانده ام را هم حیف و میل نکنم؟....

این آخرین رمضان دهه‌ی نود است...و چه کسی جز تو می‌داند که من بدترین و بهترین رمضان‌های عمرم را در این دهه تجربه کردم...

چنان فراز و فرودش با هم فاصله دارد که گویی اصلا حقیقت نداشته است...

اما ....

آه از دنیا و فراز و نشیبش...

پ .ن:دم افطار برنامه‌ی زندگی پس از زندگی شبکه‌ی چهار رو می‌بینید؟....تجربه‌ی مردن و زنده شدن آدم‌ها عجیب تکونمون میده ....دیدن این برنامه رو تجربه کنید....

اینم تیتراژ پایانیش....

پ.ن۲:همه به من می‌گن آنشرلی اونوقت جاده‌ی گل‌های سپیدش سهم شفتالو باید باشه،آخه انصاف هم خوب چیزیه ...من از دیدن این صحنه‌ها اونقدر احساساتم فوران می‌کنه که اونقدر نمی‌دونم چجوری احساسم رو نشون بدم که اول نفسم بند میاد و بعدش دلم میخواد گریه کنم...پارسال وقتی روز سیزده بدر صبا دستم رو گرفت و برد گندمزار پشت باغ،اونقدر دچار غلیان احساس شدم از زیبایی و آرامش اونجا که نه میتونستم بشینم ،نه میتونستم واستم :)))

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 22
  • بازدید کننده امروز : 22
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 298
  • بازدید سال : 711
  • بازدید کلی : 63896
  • کدهای اختصاصی